گنجهای برباد رفته ملت ایران
۱۳ اسفند ۱۳۹۳ /یادداشت دریافتی- حسین نجاتیان شجاعی؛ تا قبل از چاپ اسکناس و پیدا شدن دلار و ارز حاکمان و والیان بلاد با توجه به میزان درآمد خزینههای مالیشان که امروزه بانکهای مرکزی عهده دار آن است کوزهها یا خمرههایی از سکههای طلا و نقره را در تپهها و محلهای امن دورتر از محل حکومت خود مخفی میکردند تا اگر به طریقی از حکومت عزل شدند و یا مورد تاراج قرار گرفتند برای جمع آوری سپاه و ادوات جنگی و کسب قدرت مجدد سرمایهای اندوخته باشند و اینکه این گنجها بیشتر در دامنه تپهها یافت میشود چند دلیل داشته است از جمله اینکه گنج باید در محلی مخفی میشده که با ریزش باران و جاری شدن سیل از زیر خاک بیرون نیاید و یا در زیر خاک و گل ولای مدفون و گم نشود همچنین در اثر شخم زدن و کشاورزی نیز کشف نشود.
از طرفی نشانهای هم برای آدرس دادن داشته باشد که اگر امینی را برای آوردن فرستاند بتواند به سرعت آن را منتقل کند از این رو بهترین مدفن را تپههای بیرون از شهرها انتخاب میکردند و یه همین دلیل است که هنوز تپههای اطراف پایتختهای دول عهد باستان محل مناسبی برای اکتشافات باستانشناسان و گنج جویان میباشد.
در سالهای پس از انتشار اسکناس و ظهور ارزها و تاسیس بانکها ی متفاوت خارجی این رویهها تغییر کرده تا جایی که بانکهایی مخصوص برای سرمایه گذاران بین المللی تاسیس شده که هیچگونه اطلاعاتی را از سپرده گذارانشان در اختیار دولتها و یا سازمانها قرار نمیدهند و از این طریق میلیاردها دلار کسب درآمد میکنند به خصوص که اگر سپرده گذار نتواند به موقع جلای وطن کند، یا بمیرد و یا اگر صاحب منصبی باشد که از قدرت خلع و یا در حبس افتد و یا به خاطر ترس از برملا شدن قید سپردههایش را بزند اکثر این سپردهها برای همیشه از دست رفتهاند!
اینها را نگفتم تا فیلتان یاد هندوستان کند و یا هوس حفاری در تپهها را پیدا کنید خواستم بگویم آن حاکمان خونریز عهد باستان گنجهایشان را در دل خاک وطن به امانت میسپردند و بلاخره پس از سالها و شاید هم قرنها فرزندان وطنشان آنها را مییافتند و از آن بهره میگرفتند ولی این کمال نامردی نیست که پولهای ملتهای مظلوم را به ارز تبدیل کنیم و در بانکهای سویس و ترکیه و آمریکا و کانادا و شاید هم چین و ماچین مخفیانه (بخوانید دزدانه) پس انداز کنیم.؟!
اینکه زمانی کامیون حامل طلا در مرز متوقف میشود، زمانی کشتی حامل ارز بدون صاحب و زمانی هواپیمای حامل چمدانهای ارز در فرودگاهی متوقف میشود و صاحب آن نامشخص است همه دلیل آن است که قدرتمدارانی این گنجها را از فرزندان ملتشان دریغ داشته و نه تنها خورده خودشان نشده بلکه توسط بیگانگان به یغما رفته است.
در دولت قبلی کشور خودمان نمونههایی از آن برملا شد که توقیف پس از انتقال بیست تن شمش طلا و 7.5 ملیارد دلار وجه نقد یک تاجر ایرانی به نام ا. ص. ن در ترکیه (کد خبر ۵۷۴۳۹تابناک ۷ مرداد ۸۸) فرار خاوری و دستگیری بابک زنجانی و معاون اول رئیس دولت، گوشهای از آن بود که نگارنده امیدوارست با توجه به در حبس بودن عاملان اصلی سفر اخیر برخی همراهان احتمالی رئیس دولت قبلی به ترکیه به جای شرکت در سالگرد ارتحال برای ردیابی و بازگرداندن پولهایی باشد که در ترکیه گم و گور شده است و بابک جان نشانی از آن نمیدهد.
اینها فقط گوشهای از گنجهای بر باد رفته یک ملت برای ماندن در قدرت و یا کسب مجدد آن است. به راستی اگر اضافه کنیم حیف و میل وامهای چند هزار ملیاردی برخی را که تاکنون پس ندادهاند و یا کسب ملیاردها تومان پول ناشی از تغییر نرخ ارز رسمی و فروش آن در بازار مکاره جمشید بسم ا...ها و کذا و کذا... نفستان از این همه گنج به یغما رفته در سینه حبس نمیشود؟!
حال اگر احتمال بدهید که درصد کمی از این گنجها برای کسب مجدد قدرت توسط یغماگران به کار گرفته شود چه حالی پیدا میکنید؟!
آیا خطراین فرضیه نگران کنندهتر است یا اظهارات وزیر محترم کشور در رابطه با سرایت پولهای کثیف ناشی از قاچاق مواد مخدر به عالم سیاست؟! مسلما هر دو. پس آیا بهتر نیست کسانی که وظیفه پیشگیری از این همه فساد را داشتهاند و اکنون باید به سرعت وظیفه قانونی خود را در برخورد قاطع با آنها به خرج دهند به جای نگرانی از انتشار عکس و یا سخن رئیس دولتی که میتواند نقش موثر در ایجاد وحدت ملی ایفا کند نسبت به سر منشاء بروز فسادها حساسیت به خرج دهند؟!
همه میدانند این عکسها نیستند که موثرند بلکه عملکردها هست و عملکردها در اذهان و قلبها نقشش بستهاند پس چرا مسیر خود را هر چند در چارچوب قانون از آحاد ملت جدا میکنند؟!
آیا بهتر نیست در آستانه سال نو به خاطر یک ملت کینهها را شسته و به دنبال وحدت کلمهای باشیم که حضرت امام (ره) در بیاناتشان بارها و بارها بر آن تاکید داشتند؟
ما را و مسئولین ما را چه شده است که به جای خادم و قهرمان ملی ماندن پس از اتمام دوره خدمتشان باید به جمع مغضوبین به پیوندند؟
واقعا این سوال برای مردم بوجود آمده است که آیا سرنوشت آقای روحانی هم پس از اتمام ریاست جمهوریش بسان گذشتگان خواهد شد؟!
اگرقرار است چنین باشد باید ایشان هر شب وروز دعا کند که خداوند شهادت در راه خدا و خدمت به مردم را قبل از اتمام دوره ریاست جمهوریش نصیبش گرداند!! انشالله
33
تولید هم در کنار مصرف از گرانیهاو نبود حمایت مینالد
شیر تو شیر گلایهها
۱۴ اسفند ۱۳۹۳ -/قدرت خرید ایرانیها در سالهای گذشته به شدت کاهش یافته است. این موضوع را همه قبول دارند، از دولت گرفته که متولی اقتصاد کشور است تا تولیدکننده و کسبه که بازارشان از مدتها پیش کساد است اما پای خرید شب عید که به میان میآید، کفه تقاضا ناگهان سنگینتر میشود. یعنی همه تلاش میکنند به اندازه وسع خود آستینهایشان را برای خرید بالا بزنند. به این ترتیب صاحبان کالا و تولیدکنندگان هم امیدوار میشوند که بخشی از کسادی بازار را در همین چند هفته جبران کنند اما ماجرا از آنجا به مرحله بحران میرسد که گرانفروشی و کمفروشی هم به معضل کهنه گرانی اضافه میشود و مصرفکننده را گوشه رینگ خرید شب عید گرفتار میکند.
البته اگر موجسوارهای گرانفروش را کنار بگذاریم، معضل گرانی، مشکل امروز و دیروز نیست. نرخ تورم در ایران برای سالهای متمادی دورقمی بوده و در چند سال گذشته هر سال رکورد تازهای شکسته است. بخشی از این افزایش قیمتها هم ناشی از هدفمندی یارانههاست که مجریانش معتقد بودند تنها چند درصد ناچیز تولید و قیمت محصول نهاییاش را تحتتأثیر قرار میدهد اما در واقعیت، آنطور نشد که پیشبینی شده بود. بر این اساس طی سالهای اخیر هزینههای تولید افزایش یافت، تحریمها شدت گرفت، بازارهای خارجی در بسیاری از کشورها از دست رفت، واردات کمر تولید را شکست و در حلقه نهایی؛ دود گرانی و نزول کیفیت کالاها به چشم مصرفکنندهای رفت که در بازار غالبا انحصاری نه حق انتخاب چندانی دارد و نه نماینده قدرتمند و صاحب نفوذی که حقوقش را استیفا کند.
نه تولید حال خوبی دارد، نه مصرفکننده
در آن سوی میدان، تولیدکننده هم حال و روز خوبی نداشته و ندارد. هزینههای تولید در ایران با هدفمندی یارانهها به شدت افزایش یافته و تحریمها هم مزید بر علت شده است. بدتر از همه اینکه در یکسالونیم گذشته دولت برای آنکه اقتصاد را از رکود تورمی خارج کند، اول به سراغ تورم رفت و تلاش کرد با جلوگیری از تزریق نقدینگی، این غول را مهار کند اما مهار تورم عملا به تیغی دولبه تبدیل شد. یعنی تورم کاهش یافت اما رکود بیشتر شد.
نتیجه اینکه فعلا در بازار ایران نه طرف عرضه حال خوبی دارد نه تقاضا. نه تولیدکننده قادر به ادامه حیات است نه برای مصرفکننده قدرتی برای خرید باقی مانده است. شرایط برای مصرفکننده البته وخیمتر هم شده چون دستکم تولید، قیمت محصولش را بالا میبرد حتی اگر دولت موافقت نکند اما مصرفکننده چارهای ندارد جز تحمل. در این میان تشکلی منسجم و کارآمد هم برای حمایت از حقوق مصرفکنندگان ایجاد نشده است. سازمان حمایت از حقوق تولیدکنندگان و مصرفکنندگان نه رضایت تولید را جلب کرده نه مصرفکننده را. سازمان ملی حمایت از مصرفکنندگان هم بیشتر نقش پایش را دارد و نهادی عملگرا نیست.
در نهایت اینکه فعلا قیمتها در مدار رشد حرکت میکند. البته تولیدکنندگان میگویند این افزایش به میل آنها هم نیست اما چاره دیگری هم ندارند ولی از این بیمیلی سودی به مصرفکننده نمیرسد. اما عامل اصلی این شرایط پیچیده چه کسی است؟ دولت، سیاستهای گذشته، تحریمها یا تولیدکنندگان؟
چه کسی مقصر گرانی است؟
«علی احسانظفری» مدیرعامل سابق اتحادیه تعاونیهای فرآوردههای لبنی معتقد است که دولت علتالعلل همه گرانیهاست. او به «شهروند» گفت: دولت به خوبی به این امر واقف است که بخش تولید هیچ نقشی در افزایش قیمتها ندارد چون خود رأسا اقدام به افزایش قیمت هزینههای تولید کرده در نتیجه تولیدکننده هم چارهای پیش رو ندارد جز افزایش قیمت محصول نهایی خود.
ظفری ادامه داد: دولت مالیات بر ارزش افزوده و قیمت مواد اولیه و حاملهای انرژی را افزایش داده و این در حالی است که همه ساله دستمزد کارگران و حق بیمه آنها هم افزایش مییابد. با این همه همچنان انتظار دارد که نرخ محصول تولیدکننده ثابت بماند و تغییر نکند. او با اشاره به اینکه تعیینکننده قیمت مواد اولیه دولت است، افزود: سود تولیدکننده دست کم در حوزه فرآوردههای لبنی تنها ١٠درصد است که این رقم هم در مانورهای متعدد دولت از دست میرود.
هیچ تقابلی با مصرفکننده نداریم
این تولیدکننده فرآوردههای لبنی تصریح کرد: واقعیت این است که تولیدکننده هیچ تقابلی با مصرفکننده ندارد، چون به خوبی آگاه است، زمانی میتواند به حیات خود ادامه دهد که مصرفکننده کماکان قدرت خرید داشته باشد. ظفری گفت: ترجیح تولیدکنندگان این است که قیمتها افزایش نیابد تا مصرفکنندگان تعداد بیشتری از محصولاتشان را خریداری کنند. به عبارت دیگر آنها ترجیح میدهند که سودشان از محل میزان بیشتر فروش تأمین شود نه قیمت بالاتر. تولیدکنندگان به خوبی میدانند که اگر قیمتها افزایش یابد و مردم هم قدرت خرید نداشته باشند، بهزودی مشتریانشان را از دست خواهند داد و چرخ تولیدشان از حرکت خواهد ایستاد.
سازمان حمایت از دولت!
او درخصوص اقدامات سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان هم تصریح کرد: متاسفانه این سازمان برخلاف منافع تولید حرکت میکند، هم در جهت عکس منافع مصرفکننده. به عبارت دیگر سازمان حمایت تنها از منافع دولت حمایت میکند. ظفری ادامه داد: در این میدان، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان رو در روی یکدیگر قرار ندارند. چون پرواضح است که اگر مصرفکننده متضرر شود و قدرت خرید خود را از دست بدهد، دودش درنهایت به چشم تولیدکنندهای میرود که مشتریانش را از دست میدهد. این تولیدکننده افزود: امروز شرایط آنچنان بحرانی است که ٨٠درصد از واحدهای شهرکهای صنعتی تعطیل شدهاند.
این فعال بازار درخصوص افزایش قیمت لبنیات در سال ٩٣ گفت: قیمت شیر از هزار تومان در سال گذشته به هزار و ٤٢٠ تومان در سال جاری رسیده، یعنی ٤٢درصد گران شده است. این درحالی است که سهم قیمت مواد اولیه از قیمت نهایی فرآوردههای لبنی به ٧٠درصد میرسد. به این ترتیب وقتی مواد اولیه از سوی دولت افزایش مییابد، عجیب نیست که قیمت فرآوردههای لبنی هم با افزایش مواجه شود. ظفری درخصوص کمکهای دولتی برای ادامه حیات تولید هم تأکید کرد: در تمام سالهایی که هدفمندی یارانهها اجرایی شد، حتی یک ریال به تولیدکنندگان اختصاص نیافته با این همه سخنگوی دولت میگوید که این یارانه در قالب تسهیلات ارزانقیمت به دست تولیدکنندگان رسیده که در واقعیت اینطور نیست.
چراغ تولید خاموش است
او اضافه کرد: البته کسانی هم بودند که تسهیلات گرفتند اما نمیتوان نامشان را تولیدکننده گذاشت. درواقع به جرم افرادی مانند بابک زنجانی، چراغ تولید در ایران خاموش شد. ظفری با اشاره به مذاکرات انجام گرفته از سوی اعضای اتحادیه فرآوردههای لبنی با دولت تصریح کرد: این مذاکرات همیشه یکطرفه بوده و به نتیجه هم نمیرسد. وی درخصوص احتمال افزایش قیمت فرآوردههای لبنی در سال آینده گفت: ما هیچ برنامهای برای افزایش قیمت نداریم اما وقتی دولت بازهم هزینههای تولید را افزایش میدهد، تولیدکننده هم بالاخره تسلیم افزایش قیمت محصولاتش میشود.
قیمتگذاری را به نانواها دادند
«محمدجواد کرمی» رئیس اتحادیه نانهای حجیم و نیمهحجیم نیز درخصوص تکلیف افزایش قیمت نان به «شهروند» گفت: براساس مصوبه دولت، واحدهایی که آرد غیریارانهای میگیرند از شمول قیمتگذاری اجباری حذف شدهاند. یعنی قرار بر این است که نرخ آنها براساس نیاز بازار و عرضه و تقاضا و توسط نانوا تعیین شود.
او افزود: این روندی رایج در تمام دنیاست که کیفیت، نرخ نهایی را تعیین میکند اما این اتفاق در اقتصادی رخ میدهد که قیمت مواد اولیه دستکم برای ٥سال ثابت باقی بماند، نه در ایران که احتمالا قیمت آرد در سال آینده بازهم افزایش خواهد یافت. در این شرایط هم قطعا نانوایان آزاد پز قیمتها را آنطور که خودشان صلاح میدانند، افزایش خواهند داد. کرمی ادامه داد: با این تفاسیر اگر مصوبه دولت را هم اجرایی کنیم با توجه به افزایش ٦٢درصدی قیمت آرد، افزایش قیمت نان اجتنابناپذیر خواهد بود.
او درخصوص اظهارات وزیر صنعت در مورد گراننشدن نان در سال آینده هم تأکید کرد: با یک حساب سرانگشتی میتوان نتیجه گرفت که افزایش قیمت نان قطعی است. معلوم نیست آقای وزیر با کدام منطق جواب ٢ ضرب در ٢ را عددی غیر از ٤ اعلام کردهاند اما در این میان تکلیف مصرفکننده چیست که قوت لایموتش هم گران شده و باز هم گران خواهد شد.
یارانه را به مردم بدهید نه به آرد
رئیس اتحادیه نانهای حجیم و نیمهحجیم در این خصوص معتقد است که بهجای پرداخت یارانه به گروهی از نانوایان و ایجاد فضا برای رانتخواری و دو نرخیشدن بازار، باید یارانه بهطور کامل قطع شود و به جای آن این رقم به صورت مستقیم در اختیار مردم قرار بگیرد تا در یک بازار رقابتی اقدام به انتخاب و خرید کنند.
بهگفته او، میتوان با این روش یارانه هر نفر ٤هزار و ٥٠٠ تومان را تا ٩هزار تومان افزایش داد و برای جلوگیری از افزایش نقدینگی و رشد تورم هم، یارانه از طریق «کارت نان» در اختیار مردم قرار بگیرد اما متاسفانه دولت با این طرح موافقت نکرد. کرمی گفت: در حال حاضر یارانه آرد بهصورت تدریجی حذف شده و با حضور آزادپزها قیمتها هم عملا افزایش خواهد یافت، بدون اینکه با تزریق یارانه مردم قدرت خرید آنها افزایش یافته باشد.
او درخصوص نقش سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان هم افزود: سازمان حمایت اعلام کرده که با توجه به حضور آزادپزها اساسا در این حوزه ورود نمیکند. نکته جالب اینکه نان محصول استراتژیک برای مردم است اما هیچ سازمانی در حوزه قیمتگذاری و نظارت بر آن حاضر نمیشود اما برای مثال برای قیمتگذاری خودرو شورای رقابت با قدرت به ایفای نقش میپردازد.
منبع: روزنامه شهروند
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 22,نوامبر,2024